

آواز ابوعطا
شکوه ی دوست
با صدای مرضیه
اجرا شده در گلهای رنگارنگ 569
آهنگ از جواد لشگری
شعر از علی اصغرشاه زیدی
شبی که مهمان تو بودم به شکوه ای لب نگشودم
که شمع آن انجمن نظر نبودش به من
همه نظر ها به نگاهت به فتنه ی چشم سیاهت
همه سخن گوی تو دل همه سوی تو
تو غافل ز من وز غم دل من
دل آسوده از درد و مشکل من
که چه ها دیدم از دست تو ز بلای چشم مست تو
باید بروم شکوه از تو کنم با خدای جهان
رو سوی خدا آورم ز غمت ای بلای زمان
چه شد دل بریدی مگر خود ندیدی
ز من آن همه مهربانی ها
مکن نا توانم که من هم جوانم
ولی دیدم از تو جوانی ها
تو غافل ز من وز غم دل من دل آسوده از درد و مشکل من
که چه ها دیدم از دست تو ز بلای چشم مست تو
باید بروم شکوه از تو کنم با خدای جهان
رو سوی خدا آورم ز غمت ای بلای زمان
چه شد دل بریدی مگر خود ندیدی
ز من آن همه مهربانی ها
مکن نا توانم که من هم جوانم
ولی دیدم از تو جوانی ها
دانلودآهنگ

|
:: موضوعات مرتبط:
آواز ابوعطا،
تصنیف های ابوعطا
:: برچسبها:
شکوه دوست مرضیه,
شبی که مهمان تومرضیه,
آهنگ شکوه دوست مرضیه,
دانلود شکوه دوست مرضیه