
دستگاه شور
آتش کاروان
آهنگ از علی تجویدی
شعر از بیژن ترقی
آتشی زکاروان جدا مانده این نشان زکاروان بجا مانده
یک جهان شراره تنها مانده در میان صحرا
به درد خود سوزد به سوز خود سازد
سوزد از جفای دوران فتنه و بلای توفان
فنای او خواهد به سوی او تازد
من همه یاران تنها ماندم آتشی بودم برجا ماندم
با اینگرمی جان در ره مانده حیران
این غم خود به کجا ببرم
با این جان لرزان با این پای لغزان
ره به کجا ز بلا ببرم
میسوزم گرچه با بیپروایی ...... میلرزم برخود از این تنهایی
من همه یاران تنها ماندم آتشی بودم برجا ماندم
آتشین خو هستی سوزم شعله جانی بزم افروزم
بیپناهی محفل آرا بینصیبی تیره روزم
آآآآآ...
من همه یاران تنها ماندم آتشی بودم برجا ماندم
من همه یاران تنها ماندم آتشی بودم برجا ماندم
آواز:
بخت سبک عنان اگرم همرهی کن
چون گرد ره به بدرقه ی کاروان روم
سرمی کشم چون شعله که برخیزم ای دریغ
کو پای قدرتی که پی همرهان روم
...
من همه یاران تنها ماندم آتشی بودم برجا ماندم
من همه یاران تنها ماندم آتشی بودم برجا ماندم
این آهنگ ابتدا توسط بانودلکش در سال 1330خوانده شده است که بنا به درخواست فیلترینگ لینک دانلود حذف شد.بعدها در دهه ی هفتاد علیرضا افتخاری در آلبوم یاد استاد این آهنگ را به زیبایی بازخوانی کرده است.
**دانلودآهنگ با صدای علیرضا افتخاری**
|
:: موضوعات مرتبط:
دستگاه شور،
تصنیف های شور
:: برچسبها:
دستگاه شور,
تصنیف های شور,
آتشی زکاروان جدا مانده افتخاری,
آهنگ های علی تجویدی