دستگاه ماهور
آواز:قوامی
شعر:سعدی
گوینده:فخری نیکزاد
فخری نیکزاد:
روی تو خوش مینماید آینه ما
کآینه پاکیزه است و روی تو زیبا
چون می روشن در آبگینه صافی
خوی جمیل از جمال روی تو پیدا
برخی جانت شوم که شمع افق را
پیش بمیرد چراغدان ثریا
هر که دمی با تو بود یا قدمی رفت
از تو نباشد به هیچ روی شکیبا
صید بیابان سر از کمند بپیچد
ما همه پیچیده در کمند تو عمدا
فخری نیکزاد وآواز قوامی:
روي گشاده اي صنم طاقت خلق مي بري
چون پس پرده مي روي پرده صبر مي دري
آينه را تو داده اي پرتو روي خويشتن
ور نه چه زهره داشتي در نظرت برابري
چون تو درخت دل نشان تازه بهار و گلفشان
حيف بود که سايه اي بر سر ما نگستري
آمدمت که بنگرم باز نظر به خود کنم
سیر نمیشود نظر بس که لطیف منظری
جان بدهند و در زمان زنده شوند عاشقان
گر بکشی و بعد از آن بر سر کشته بگذری
پند حکیم بیش از این در من اثر نمیکند
کیست بر کند یکی زمزمه ی قلندری
|
:: موضوعات مرتبط:
دستگاه ماهور،
گلهای تازه
:: برچسبها:
دستگاه ماهور,
قوامی,
فخری نیکزاد,
گلهای تازه