دستگاه ماهور
آواز: ایرج
ویلن: پرویز یاحقی
سنتور: مجید نجاحی
ضرب : جهانگیر ملک
آهنگ از جواد معروفی
غزل موزون از حافظ
سایر اشعار از فرهاد اشتری و امیری فیروز کوهی
غزل اواز از مفتون امینی
گوینده : آذر پژوهش
آذر پژوهش:
ماهی ز جلوه در نظرت هر نظاره ایست
سور ی زعشق در گذر از هر کناره ایست
از بس که شاهدیست به هر گوشه در خرام
هر گوشهای ز دیده به کار نظاره ایست
هر ذره از دلم گرو آتشین گلی
هر پاره از دلم به کف ماه پاره ایست
تنها نه هر دو دیده ی من محو روی توست
سوی توام ز هر سر مژگان اشاره ایست
آتش فتد ز یاد جوان به جان من
هر شب که نور ماه و فروغ ستاره ایست
ویلن
ماییم و همین کنج خرابات و دمی خوش
گاهی به وفایی خوش گه با ستمی خوش
شادیم که ازاد ز هر بود و نبودیم
مستیم که هستیم به هر بیش و کمی خوش
سرمست ز هر شادی و دلشاد به هر رنج
با مهر و وفایی خوش و با درد و غمی خوش
چون راه تو میپویم وچشمم به ره توست
در هر نظری مستم و در هر قدمی خوش
ویلن ضرب و سنتور و آواز:
زیور به خود مبند که زیبا ببینمت
با دیگران مباش که تنها ببینمت
یک جام نوش کردی و مشتاق دیدمت
حام دگر بنوش که شیدا ببینمت
بگذشت در فراق تو شبهای بیشمار
هر شب در این امید که فردا ببینمت
منتپذیر قهر و عتاب توام ولی
میخواستم که بهتر از اینها ببینمت
آذر پژوهش:
کاش یک شب می شنیدم بوی آغوش تو را
خوابگاه از سینه می کردم بر و دوش تو را
از غرور حسن چون مهرت به قهر آمیخته است
لذت شهد است، هم نیش تو هم نوش تو را
امیری فیروز کوهی
تصنیف الا یا ایها الساقی عهدیه:
الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها
که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها
به بوی نافهای کاخر صبا زان طره بگشاید
ز تاب جعد مشکینش چه خون افتاد در دلها
مرا در منزل جانان چه امن عیش چون هر دم
جرس فریاد میدارد که بربندید محملها
شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل
کجا دانند حال ما سبکباران ساحلها
همه کارم ز خود کامی به بدنامی کشید آخر
نهان کی ماند آن رازی کز او سازند محفلها
به می سجاده رنگین کن گرت پیر مغان گوید
که سالک بیخبر نبود ز راه و رسم منزلها
**دانلود برنامه**
**دانلود تصنیف**
|
:: موضوعات مرتبط:
دستگاه ماهور،
گلهای رنگارنگ
:: برچسبها:
دستگاه ماهور,
زیور به خود مبند که زیبا ببینمت ایرج,
الا یا ایها الساقی عهدیه,
آهنگ های جواد معروفی