موسیقی دلکش

دستگاه ماهور

با صدای مرضیه

شعر: ملا هادی سبزواری

گوینده: آذر پژوهش

آذر پژوهش:

دهید شیشه ی صهبای سالخورده به دستم 
کنون که شیشه ی تقوای چندساله شکستم

کتاب و خرقه و سجّاده ، رهن باده نمودم 
به تار چنگ زدم چنگ و ، تار سبحه گسستم

ما ز میخانه عشقیم گدایانی چند

باده نوشان و خموشان و خروشانی چند

آنکه جوید حرمش گو بسر کوی دل آی

نیست حاجت که کند قطع بیابیانی چند

***

تا کی ز غمت ناله و فریاد توان کرد

ز افتاده به کُنج قفسی یاد توان کرد

آغوش و کنار از تو نداریم توقع

از نیم نگاهی دل ما شاد توان کرد

این ابیات از دانشمندیست که از عارفان بزرگ قرن حاضر است و به نام حاج ملا هادی سبزواری مشهور شد.از این دانشمند علاوه بر رشالاتی در فلسفه و حکمت دیوان کوچکی باقیست که شامل غزلیات و ترجیعات گرم و گیرایی در عرفان عاشقانه است .تخلص این سراینده ی دانشمند عارف "اسرار" است.

سالها بود که اسرار به ما رخ ننمود

شکر ایزد که دگر محرم اسرار شدیم

***

آنچه در مدرسه عمریست که آموختمی

به یکی عشوه  ی ساقی همه بفروختمی

دردبستان ازل روز نخست از استاد

به جز از درس غم عشق نیاموختمی

تصنیف زفروردین  از  ملک الشعرا بهار باصدای مرضیه

دستگاه ماهور

تصنیف: مرضیه

سنتور: مجید نجاحی

گوینده:آذر پژوهش

آذر پژوهش:

شرب مدام شد چو میسر مدام به

می چون حرام گشت به ماه حرام به

یک بوسه از رخت  ده و یک بوسه از لبت

تا هردو را چشیده بگویم کدام به

این شعر از دانشمندیست که درحکمت فرید عصر خود بود وبا وجود بلندی مقام از مردم کناره نگرفت و خرقه ی درویشی را بر کسوت فاخر مرجح داشت و بیشتر اوقات فراغت خود را با بی پا و سران میگذرانید و با بذله گویی و شوخ طبعی هدایتشان می نمود معاشرت با اینان و احتراز از بزرگان تا بدان جا کشید که روزی شاه عباس بزرگ مخاطبش ساخته به کنایه گفت: میر فندرسکی میشنوم بعضی از عملا با اجامر و اوباش معاشرند و به بازیهای آنها تماشا میکنند.

میرفندرسکی را جواب این بود:من همیشه در جمع آنان بوده ام ولی هیچ یک از علما را آنجا ندیده ام .

واین پاسخ کوتاه ساده و اعتراف صریح را تعبیرهاست.